اگر بخواهیم وضعیت موسیقی را ببینیم، ابتدا باید بفهمیم میزان استقبال مردم از این سرگرمی شنیداری تا چه حد است. مخاطبان را براساس زمانی که صرف موسیقی میکنند، جنسیت، سن، وضعیت مالی و... دستهبندی کنیم.
۷۲ درصد ایرانیان موسیقی گوش میدهند و ۲۸ درصدشان خیر. از مخاطبان ۷۲ درصدی، بیشترین زمانی که در حال شنیدن موسیقی هستند، کمی بیشتر از دو ساعت است.
اپل موزیک و اسپاتیفای دو اپلیکیشن پرمخاطب در زمینهٔ موسیقیاند و آماری از میانگین صرف زمان را در اپ خودشان ارائه کردند. میانگین استفادهٔ اپل موزیک هر آسیایی/ اقیانوسیهای در هر روز ۲۳۰ دقیقه در اپل موزیک و ۱۱۰ دقیقه در اسپاتیفای است. ظاهراً کمعلاقهترین افراد به موسیقی یا گوش دادن آن از طریق اپهای آنلاین و آفلاین، اروپاییها هستند. آنها بهطور میانگین ۱۲۳ دقیقه در روز در اپل موزیک و ۹۹ دقیقه در اسپاتیفای حضور دارند.
شنوندگان را میتوان از دید اقتصادی هم نگاه کرد. مثلاً افراد دهکهای پایین بسیار کمتر از افراد دهکهای بالا طرفدار گوش دادن به موسیقی هستند. به این صورت که ۳۱ تا ۴۵ درصد افراد دهکهای پایین و ۷۹ تا ۸۷ درصد دهکهای بالای بالا به موسیقی گوش میدهند. هر چه دهکها به سمت بالا در حرکت باشند شمار شنوندگان هم بیشتر میشود.
مردان بیشتر از زنان طرفدار موسیقی هستند. تقریباً ۷۷ درصد مردان و ۶۸ درصد زنان به موسیقی گوش میدهند. البته این اعداد متغیرند و ممکن است اندکی کم یا زیاد شوند.
کسب درآمد از طریق موسیقی و فعالیت در رشتههای مربوط به آن در دنیا بسیار سودده و شیوهٔ کسب درآمد از آن هم به مرور زمان تغییر کرده است. مثلاً فروش موسیقی بهصورت فیزیکی بسیار کم شده و مردم ترجیح میدهند بهجای خرید سیدی، قطعات موسیقی را دانلود کنند و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که فروش فیزیکی موسیقی آنقدرها هم سودرسان نیست.
از سال ۲۰۰۵ سیر نزولی خرید نسخهٔ فیزیکی آغاز میشود و سال ۲۰۲۰ کمترین فروش نسخهٔ فیزیکی را دارد. در سال ۲۰۲۰ کمترین نسخهٔ فیزیکی موسیقی فروخته شد و مخاطبان بیشتر به سمت استریم موسیقی یا گوش دادن آن از طریق اپهای آنلاین متمایل شدند. دانلود کردن موسیقی هم در بازهٔ زمانی ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ در اوج بود و در سال ۲۰۱۸ کمتر شد. بهنظر میرسد که ناشران به فروش حق پخش در اماکن عمومی هم روی مثبت نشان دادهاند؛ به شکلی که صنعت موسیقی در سال ۲۰۰۵ از حق پخش محیط عمومی کمتر از یک میلیارد دلار درآمد داشت و این رقم در سال ۲۰۲۰ بیشتر از دوبرابر شد. روی هم رفته مردم اقبال بیشتری به موسیقی داشتهاند و رقم فروش آلبومها و تک آهنگ ها رو به فزونی ست.

سرمایهگذاری در زمینهٔ موسیقی علاوهبر تلاش برای حفظ و نشر آن، به دلیل داشتن مخاطب زیاد، بسیار اهمیت دارد و تقاضای وسیع در زمینهٔ موسیقی نیازمند سرمایهٔ فراوان است. هر ساله در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در لوایح بودجهٔ فرهنگی، موسیقی هم سهیم است؛ البته که این سهم با آنچه نیاز است اختلاف فاحشی دارد. براساس نمودار، در سال ۱۴۰۰ بودجهٔ بیشتری برای موسیقی در نظر گرفته شد ولی دلیل افزایش این رقم، افزایش بودجهٔ کلی وزارت فرهنگ است؛ چون بودجهٔ هشت میلیاردی، شامل شش درصد کل بودجه و بودجهٔ پنج میلیاردی در سال ۱۳۹۹ هفت درصد کل بودجه را شامل میشود.
صندوق اعتباری هنر در سال ۱۳۹۸ تلاشهایی برای حمایت از موسیقی از طریق نهادهای مختلف کرد؛ این مبالغ در برابر نیازهای این هنر بسیار اندک است.
تقاضا در زمینهٔ موسیقی بسیار زیاد است و همین مسئلهٔ آموزش را پراهمیت جلوه میدهد. آموزش موسیقی در ایران شکلهای متفاوتی دارد؛ از طریق دانشگاه یا آموزشگاههای آزاد و خصوصی، مجازی یا حضوری. بهترین شیوهٔ آموزش موسیقی با توجه به عملی بودن آن، حضوری ست؛ پس آموزش مجازی این هنر بازدهی خاصی ندارد. آمارهای پذیرش دانشجو در این رشته نشان میدهد دانشگاه علمی کاربردی با جذب ۲۳ هزار نفر، بیشترین دانشجو را در رشتهٔ موسیقی دارد؛ ولی این میزان از جذب دانشجو تضمین کنندهٔ کیفیت مطلوب سطح آموزشی نیست.
یادگیری موسیقی در آموزشگاههای آزاد و خصوصی انتخاب اول علاقمندان است؛ ولی آنچنان آسان نیست. علاوهبر هزینهٔ یادگیری، گران بودن ابزار موسیقی هم مانعی بر سر راه داوطلبان است. این شرایط در ایران باعث شده بسیاری از یادگیری موسیقی چشمپوشی کنند. یادگیری موسیقی در سایر نقاط جهان به سختی ایران نیست؛ مثلاً فرانسویها با درآمد ماهانهٔ خود توانایی خرید گران ترین ساز موجود در بازار را دارند در حالیکه خرید گرانترین ساز در ایران نیازمند برنامهریزی بلند مدت است.